10/11/2010

ذکر ما يا حسين يا مولا ، جاودان مکتب عاشورا

Category: عاشورا — malilom @ 2:09 AM

ذکر ما يا حسين يا مولا ، جاودان مکتب عاشورا
ياوران جان بکف بي پروا ، مهّياي نبرد اعدا
ذکر حق در دل وبر لبها ، منسجم عاشقاني شيدا
عاشقان عازم ميدانند ، چون وفا دار بر پيمانند
لحظه لحظه خدا را خوانند ، تا کنند جان خود را اهدا
گاه معراج ياران آمد ، بر حسين وحي قرآن آمد
مژده ي وصل جانان آمد ، تا شود دين حق پا بر جا
زمانه در عزا وماتم ، نواي غم به چرخ اعظم
ديده تر خونجگر شد عالم ، کربلا غرق شور وغوغا
خوش نوا صوت قرآن آيد ، ناله هاي يتيميان آيد
بوي خون شهيدان آيد ، مرحبا عزم انصار الله
چو زينب داغ ياران ديده ، آسمان ابر غم پوشيده
کودکان با لب خشکيده ، ميکنند شيون وواويلا

خواهم امشب خون ز چشم تر بگريم

Category: عاشورا — malilom @ 2:09 AM

خواهم امشب خون ز چشم تر بگريم
با حسين فرزند پيغمبر بگريم

در کنار خيمه گاه آل عصمت
با قلم با دفتر وجوهر بگريم

با زمين کربلا با سنگ وصحرا
هي بريزم خاک غم بر سر بگريم

با برير وبا حبيب بن مظاهر
با نواي عون وبا جعفر بگريم

با عزيزان حسين وتشنه کامان
نيمه شب با ساقي کوثر بگريم

شام عاشوراست يا شب زنده داران
با دلي آکنده از آذر بگريم

با همه عشاق وياران حسيني
با فدا کاران آن سرور بگريم

با همه ذرات وموجودات عالم
با همه سکان بحر وبر بگريم

با فرات وآب وکوه وچشمه ساران
چون بيابانهاي پهنا ور بگريم

با مناجات شب فرزند زهرا
تا سحر با قاسم واکبر بگريم

با چراغ خيمه ي خاموش مولا
سير با عباس نام آور بگريم

گر که نايد ناله ي زينب بگوشم
نيمه شب با ماه وبا اختر بگريم

همنوا با ناله هاي جانگذاران
کودک بي شير علي اصغر بگريم

با نواي مخفي ناموس کبري
زار چون صديقه ي اطهر بگريم

اي شيعه به سر زن موسم غم آمد

Category: محرم — malilom @ 2:08 AM

اي شيعه به سر زن موسم غم آمد
هنگام عزاداري وماه ماتم آمد

اي سرور دين سيد ابرار حسين جان
زهرا وعلي را گل گلزار حسين جان

مات رخ تو ثابت وسيار حسين حان
عالم بعزاي تو بناله همدم آمد

اي نور خدا در دل اضلال وتباهي
اي مخزن وگنجينه ي اسرار الهي

سالار شهيداني وبر جمله گواهي
اين منزله بر تو ز حيّ اعظم آمد

عالم همه را نام حسيني بزبان است
محزون وپريشان همه ذران جهان است

سوزان دل وخونين جگر عالميان است
ماه خون وايثار يا محرم آمد

عالم همه محو گل رخسار حسين است
ذرات جهان در عجب از کار حسين است

سر جدا پيکر جدايم السلام

Category: عاشورا — malilom @ 2:06 AM

سر جدا پيکر جدايم السلام
اي شهيد کربلايم السلام
السلام اي رهبر آزادگان
السلام اي سرور جان بر کفان
السلام اي سمبل خون وقيام
زينب آمد اي برادر السلام
اي شهيد کربلايم السلام 2

کربلا داني برادر مرده ام
کربلا داني که سيلي خورده ام
کربلا داني که زنداني شدم
کربلا ديدي که مهماني شدم
کربلا داغ برادر بر دلم
ساربان آهسته ران اين محملم
کربلا ديدي حسينم کشته شد
نوجوانانش بخون آغشته شد
کربلا ماه بني هاشم چه شد
يادگار مجتبي قاسم چه شد
خامس آل عبايم السلام 2

کربلا بين شور وشينم را مدام
اي شهيد کربلايم السلام
آمدم بهرت عزاداري کنم
بر جوانان گريه وزاري کنم
اي برادر کو سرت کو پيکرت
اي برادر کو علي اکبرت
اي برادر اي شهيد کربلا
اي بخون آغشته ي دشت بلا
جايمان خالي نبوديم کربلا
تا ببينيم خواهر خون خدا
بک طرف قبر علي اکبرش
يک طرف صد پاره عون وجعفرش
يک طرف عباس نور ديده اش
يک طرف سرو بخون غلتيده اش
ناله ي طفلان بابا مرده بين
صورت نيلي سيلي خورده بين
اب اشک غم جاري در آن دشت قيام
سرور آزادگان بر تو سلام
کربلا شد کشور الگوي ما 2

عاشقم بر کربلايت يا حسين
ميدهم جان را براهت يا حسين
اي شهيدان بخون غلطان سلام
رهروان رهبر خوبان سلام
اي شهيد کربلايم السلام 2

آبي دهيد اي کوفيان اين کودک ششماهه را

Category: علي اصغر — malilom @ 2:03 AM

آبي دهيد اي کوفيان اين کودک ششماهه را

اي بي مروت شاميان اي کوفيان بي حيا
عطشان نکرده اينچنين مهمان کسي غير از شما
منت نهيد اي مردمان بر سبط پاک مصطفي
آخر نه من اي ظالمان باشم عزيز مرتضي

اي نوگل پژمرده را يک قطره ي آبش دهيد
اين بلبل افسرده را از بحر سيرابش کنيد
بمصطفي ومرتضي اي قوم دون منت نهيد
اين طفل ناکرده گنه اي کوفيان بي حيا

کشتيد يارانم همه اي خلق از حق بي خبر
ديگر نمانده ياورم نه از برادر نه پسر
دانم ندارد گفتنش اي ملحدان ديگر اثر
ماندم غريب ودر بدر بي کس بدشت کربلا

اي بسته پر مرغ مرا بينيد کز سوز عطش
بر روي دست باب خود افتاده است مانند نعش
اولاد پيغمبر همه عطشان ونالان کرده غش
ناکرده تقصير وخطا اين شيرخوار حق نما

اي ذکر افسرده دل در کربلا گر بگذري
بيني بچشم دل همي افتاده جسم بي سري
غلتيده اندر خاک وخون صد پاره عريان پيکري
با کوفيان گويد همي آن افتخار اوليا

08/11/2010

اي علمدار حسين جانها فداي جان تو ، دست ما دامان تو

Category: عباس — malilom @ 6:32 PM

اي علمدار حسين جانها فداي جان تو ، دست ما دامان تو (2)

عاقبت جسم شريفت در ميان خون تپيد
گشته اي محروم از اين زندگاني نا اميد

قدّم از داغ تو اي سقّاي مظلومان خميد
وامصيبت از جفاي فرقه ي عدوان تو

عقل مات است از وفا وقوّت ايمان تو
دست مشتاقان تو بر دامن احسان تو

از کرم بردرد ما کي ميرسد درمان تو
چشم بر راه تو دارد خواهر نالان تو

گفت با عباس مولا داغت اندر دل نشست
يا اخا بر خيز وبنگر شيشه ي عمرم شکست

خيز وبر پا کن لوا ودشمنان را ده شکست
منتظر بنشسته اند اندر حرم طفلان تو

يا  اخا ده گوش وبشنو ناله هاي کودکان
خيز وتا آبي رساني بهر اين لب تشنگان

زانطرف بشنو تو جانا طعنه هاي کوفيان
جان ما قربان جان وحنجر عطشان تو

يا ابا الفضل اي علمدار رشيد ونامدار
ديده ي اهل حرم از داغ مرگت اشکبار

ميشوند بعدت اسير فرقه ي بيدادکار
در جنان بال وپرت داد از کرم يزدان تو

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم

Category: علي اكبر — malilom @ 6:31 PM

حسينم اي عزاداران بدل داغ پسر دارم
در اين درياي خون افتاده من يکتا گهردارم

کجا افتادي از اين يوسف گلگون قباي من
بگوشت غرقه خون بابا نمي آيد صداي من

نمي باشد بخير وصلت عليجانم دواي من
ز داغت تا صف محشر رخ از خون توتر دارم

دگر بعد از تو اي بابا حيات من شود مشکل
بماند تا قيامت داغ تو بابا مرا در دل

عجب کردي علي اکبر ميان خاک وخون محفل
چگونه در محيط خون به تو تاب نظر دارم

بنه سر را بزانويم دمي پس خواب راحت کن
بيا جانا در آغوشم زماني استراحت کن

در اين صحراي پر دشمن زمن بابا حمايت کن
اميدم بود در دنيا نهالي نوثمر دارم

گذارم غرقه خون بابا برويم روي گلگونت
زنم بوسه پياپي من به لبهاي پر از خونت

بقربان لبان تشنه وآن درد افزونت
ببين اي نونهال من چه شامي بي سحر دارم

افتخار اوليا ، نور عرش کبريا ، حسين جان

Category: عاشورا — malilom @ 6:30 PM

افتخار اوليا  ، نور عرش کبريا ، حسينجان حسين جان 2

يا اخا يا سيدي اي قرة العين رسول
مانده ام دردام اين اعداي مردودجهول

گشتم از وصل رخ وديدار آقايم ملول
کن حلالم از وفا اي جانشين مصطفي
حسينجان حسينچان 2

يا اخا از خادمت از مرحمت گشتي رضا
در ره قرآن نمودم هستي خود را فدا

شد دو دستانم جدا از کينه ي قوم دغا
گشته ام محرم از ديدارت اي نيکو لقا
حسينجان حسينچان 2

يا اخا تا زنده ام نعشم مبر سوي حرم
من خجالت دارم از اطفال وابناء حرم

منتظر باشد سکينه تا که من آب آورم
بهر طفلان تو شد درد دلم بي انتها
حسينجان حسينچان 2

يا اخا تا جان بتن دارم ترا ياري کنم
از خيامت با فدا کاري نگهباني کنم

جان وسر را بي بها در راه تو فاني کنم
ميبرم چون شير حمله بر سپاه اشقيا
حسينجان حسينچان 2

شهيد کربلا حسين ، غريب نينوا حسين

Category: عاشورا — malilom @ 6:30 PM

حسين حسين حسين حسين 2

شهيد کربلا حسين ، غريب نينوا حسين
قتيل اشقيا حسين ، سر از بدن جدا حسين

خوشا اگر رويم همه بکربلاي با صفا
به سرزمين پر بلا ميعاد مردان خدا

هم قربانگاه عاشقان ووعده گاه انبيا
زجان کنيم زيارت عزيز کبريا حسين

سلام ما زجان ودل به خاک با صفاي تو
بروح ياوران دين فدائيان راه تو

جوانه زد شکوفه ها زخون پر بهاي تو
به گلستان مکتب اي عزيز کبريا حسين

کشتند حسين وياوران در کربلا عاشقان
از بهر اين نام آوران خون گريه کن اي آسمان

خدائيان در اين سفر صلا زند حسين حسين

منکه اندر ذکر يارب ياربم ،روسياهم روسياه

Category: حر ریاحی — malilom @ 6:29 PM

منکه اندر ذکر يارب ياربم ، جان رسيد از فرط عصيان بر لبم
تائبم چون شعله در تاب وتبم ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
روسياهم روسياهم روسياه

بارالها جرم بيحد کرده ام ، ظلم بر جان وتن خود کرده ام
توبه کردم اي خدا بدکرده ام ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه

بارالها عبد پر عصيان منم ، شرمسار واز سيه رويان منم
از گناه وفعل خود گريان منم ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
روسياهم روسياهم روسياه

بار الها غافر عصيان توئي ، جرم پوش اين سيه رويان توئي
دوستدار ديده ي گريان توئي ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه

بارالها چون زدنيا محيل ، کاروان مرگ زد بانگ رحيل
واي بر احوال اين عبد ذليل ، روسياهم روسياهم روسياه
پر گناهم پر گناهم پر گناه

چون روم در خانه ي تاريک گور ، بر سرم آيد دو مأمور غيور
من چسازم اي خداوند غفور ، رو سياهم روسياهم رو سياه
عذرخواهم عذر خواهم عذرخواه

يادم آمد چون بآن آتشين ، حر بيامد دربر سالار دين
نادم وشرمنده گفت آن دلغمين ، رو سياهم روسياهم رو سياه
پر گناهم پر گناهم پر گناه

پادشاها بنده ات را بنده ام ، تا ابد من از رخت شرمنده ام
سر به پيش ياي تو افکنده ام ، رو سياهم روسياهم رو سياه
عذرخواهم عذر خواهم عذرخواه

راه اول بر تو بستم يا حسين ، قلب زينب را شکستم يا حسين
غرق جرمم گير دستم يا حسين ، رو سياهم رو سياهم رو سياه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه

اذن ده تا جان کنم قربان تو ، جان خود سازم  بلاگردان تو
تا شوم من شامل احسان تو ، رو سياهم رو سياهم رو سياه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه

اي يوسف کنعانم ، اي شمع شبانم

Category: علي اكبر — malilom @ 6:28 PM

اي يوسف کنعانم ، اي شمع شبانم
اي نور دل زهرا ، اي لاله ي بستانم

سروچمن ليلا ، شيرين سخن ليلا
رفتي وبرون کردي ، جان از بدن ليلا

اي شبه رسول الله آرام دل وجانم

اي اکبر زيبايم ، اي سر ودل آرايم
مادر تو مرو ميدان ، منما تو گرفتارم

از بوي تو مدهوشم ، وزحٌسن تو حيرانم
از هجر تو دلخونم ، بي روي تو مجنونم

قربان وفاي تو ، اي قدّرساي توي
هجر تو بگرداند ، در کوه وبيابانم

رفتي تو مرا از دست ، پشت پدرت بشکست
بي روي تو مدهوشم ، بي وصل تو خاموشم

بنگر ز فراق تو ، در ناله وافغانم

اي برادر يا ابا الفضل تشنه کامم اي سقّا

Category: عاشورا,عباس — malilom @ 6:27 PM

اي برادر يا ابا الفضل تشنه کامم اي سقّا
فکر آبي کن براي کودکانم اي سقا

خيز از جا اي برادر اي علمدار لشکر
ملجأ درماندگاني اي مرا يار وياور

بي تو همدم با فغان وآهم اي جان خواهر
از غم تو اي يل ميدان بنالم اي سقا

دستهايت اي برادر هر دو از پيکر افتاد
پرچم نصر من الله از برت يکسر افتاد

تيغ خونبارت زدست وتاج تو از سر افتاد
در محيط خون نهاني کن حلالم اي سقا

پشتم داغت شکستي کرده ام قطع اميد
از حيات وزندگاني من زهر دو نا اميد

غرقه در خون همچو ماهي از چه اي نور توحيد
پاسبان خيمه هايم بين تو حالم اي سقا

اي برادر رفتي واز قتل تو پشتم بشکست
روز من گشته سياه وطاقتم رفته از دست

از فراق وهجر رويت ريشته ي عمرم بشکست
خيز وبنگر قامت وقد چو دالم اي سقا

اي برادر اهل بيتم منتظر از بهر آب
قطره ي آب بهر طفلان وعزيزانم ناياب

جملگي در اضطراب ورفته از کف صبر وتاب
طاير خونين پر وبشکسته بالم اي سقا