08/11/2010

اي برادر يا ابا الفضل تشنه کامم اي سقّا

Category: عاشورا,عباس — malilom @ 6:27 PM

اي برادر يا ابا الفضل تشنه کامم اي سقّا
فکر آبي کن براي کودکانم اي سقا

خيز از جا اي برادر اي علمدار لشکر
ملجأ درماندگاني اي مرا يار وياور

بي تو همدم با فغان وآهم اي جان خواهر
از غم تو اي يل ميدان بنالم اي سقا

دستهايت اي برادر هر دو از پيکر افتاد
پرچم نصر من الله از برت يکسر افتاد

تيغ خونبارت زدست وتاج تو از سر افتاد
در محيط خون نهاني کن حلالم اي سقا

پشتم داغت شکستي کرده ام قطع اميد
از حيات وزندگاني من زهر دو نا اميد

غرقه در خون همچو ماهي از چه اي نور توحيد
پاسبان خيمه هايم بين تو حالم اي سقا

اي برادر رفتي واز قتل تو پشتم بشکست
روز من گشته سياه وطاقتم رفته از دست

از فراق وهجر رويت ريشته ي عمرم بشکست
خيز وبنگر قامت وقد چو دالم اي سقا

اي برادر اهل بيتم منتظر از بهر آب
قطره ي آب بهر طفلان وعزيزانم ناياب

جملگي در اضطراب ورفته از کف صبر وتاب
طاير خونين پر وبشکسته بالم اي سقا

Comments »

No comments yet.. تا اکنون نظری یا پیشنهادی در نظر گرفته نشده .. لا توجد تعليقات أو آراء لحد الآن

RSS feed for comments on this post. | TrackBack URI

لطفا نظرات یا پیشنهادات خود را در ذیل بنویسید. وجهت دریافت پاسخ نام وایمیلتان را نیز ثبت نمائید / الرجاء كتابة آرائكم، تعليقاتكم أو اقتراحاتكم أدناه مع ذكر البريد الإلكتروني من أجل الاستجابة لكم / Please Leave a comment below