10/11/2010

ای پاره پاره پیکر ، داغ تو زد آتش مرا مادر علی اکبر

Category: علي اكبر — malilom @ 1:55 PM

ای پاره پاره پیکر  ،  داغ تو زد آتش مرا مادر علی اکبر

گفتا بزینب زار اکبر جوان لیلا
خواهم که جان ببازم عمه براه مولا

ده رخصت نبردم ای یادگار زهرا
گردد چسان بهتر از این فرصت مرامیّر 

عشاق خسته دل را  شوری به سر نشسته
از شوق وصل محبوب دارند دلی شکسته

هر یک ز قید وبند زنجیر تن گسسته
بزم عزیزان خدا از نور حق منور

بودی زمان شادی هم کامرانی تو
رحمی نکرد قاتل بر نوجوانی تو 

پر خون نمود این روی ارغوانی تو
چون بود آن ستمکار غافل ز خشم داور

ای عاشق سر افراز هنگام رزم وپیکار
اسطوره ی شجاعت گاه نبرد وایثار

نور خدای رحمان بر چهره ات پدیدار
لب تشنه جاندادی تو ای آرامجان مادر

اهل حرم دویدند از خیمه گاه بیرون
با آه وناله وغم با قلبهای محزون

فرق تو را دیده دیدند وروی پرخون
از آه زینب شد بپا شور وقیام محشر

Comments »

No comments yet.. تا اکنون نظری یا پیشنهادی در نظر گرفته نشده .. لا توجد تعليقات أو آراء لحد الآن

RSS feed for comments on this post. | TrackBack URI

لطفا نظرات یا پیشنهادات خود را در ذیل بنویسید. وجهت دریافت پاسخ نام وایمیلتان را نیز ثبت نمائید / الرجاء كتابة آرائكم، تعليقاتكم أو اقتراحاتكم أدناه مع ذكر البريد الإلكتروني من أجل الاستجابة لكم / Please Leave a comment below