08/11/2010
منکه اندر ذکر يارب ياربم ، جان رسيد از فرط عصيان بر لبم
تائبم چون شعله در تاب وتبم ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
روسياهم روسياهم روسياه
بارالها جرم بيحد کرده ام ، ظلم بر جان وتن خود کرده ام
توبه کردم اي خدا بدکرده ام ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه
بارالها عبد پر عصيان منم ، شرمسار واز سيه رويان منم
از گناه وفعل خود گريان منم ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
روسياهم روسياهم روسياه
بار الها غافر عصيان توئي ، جرم پوش اين سيه رويان توئي
دوستدار ديده ي گريان توئي ، پر گناهم پر گناهم پر گناه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه
بارالها چون زدنيا محيل ، کاروان مرگ زد بانگ رحيل
واي بر احوال اين عبد ذليل ، روسياهم روسياهم روسياه
پر گناهم پر گناهم پر گناه
چون روم در خانه ي تاريک گور ، بر سرم آيد دو مأمور غيور
من چسازم اي خداوند غفور ، رو سياهم روسياهم رو سياه
عذرخواهم عذر خواهم عذرخواه
يادم آمد چون بآن آتشين ، حر بيامد دربر سالار دين
نادم وشرمنده گفت آن دلغمين ، رو سياهم روسياهم رو سياه
پر گناهم پر گناهم پر گناه
پادشاها بنده ات را بنده ام ، تا ابد من از رخت شرمنده ام
سر به پيش ياي تو افکنده ام ، رو سياهم روسياهم رو سياه
عذرخواهم عذر خواهم عذرخواه
راه اول بر تو بستم يا حسين ، قلب زينب را شکستم يا حسين
غرق جرمم گير دستم يا حسين ، رو سياهم رو سياهم رو سياه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه
اذن ده تا جان کنم قربان تو ، جان خود سازم بلاگردان تو
تا شوم من شامل احسان تو ، رو سياهم رو سياهم رو سياه
عذر خواهم عذر خواهم عذر خواه