08/11/2010
منکه اندر ذکر يارب ياربم ،روسياهم روسياه
منکه اندر ذکر يارب ياربم ، جان رسيد از فرط عصيان بر لبم
بارالها جرم بيحد کرده ام ، ظلم بر جان وتن خود کرده ام
بارالها عبد پر عصيان منم ، شرمسار واز سيه رويان منم
بار الها غافر عصيان توئي ، جرم پوش اين سيه رويان توئي
بارالها چون زدنيا محيل ، کاروان مرگ زد بانگ رحيل
چون روم در خانه ي تاريک گور ، بر سرم آيد دو مأمور غيور
يادم آمد چون بآن آتشين ، حر بيامد دربر سالار دين
پادشاها بنده ات را بنده ام ، تا ابد من از رخت شرمنده ام
راه اول بر تو بستم يا حسين ، قلب زينب را شکستم يا حسين
اذن ده تا جان کنم قربان تو ، جان خود سازم بلاگردان تو
Comments »
No comments yet.. تا اکنون نظری یا پیشنهادی در نظر گرفته نشده .. لا توجد تعليقات أو آراء لحد الآن
RSS feed for comments on this post. | TrackBack URI