08/11/2010
راه من از کثرت دشمن ز هر سو بسته بود
راه من از کثرت دشمن ز هر سو بسته بود
بسکه میدان درون خیمه آوردم شهید
هر شهیدی شاهکاری داشت در اینجا ولی
تا به سوی خیمه برگردی مگر با مشگ آب
من تک وتنها گشودم راه قربانگاه تو
بر زمین افتاده دیدم پیکرت را غرقه خون
پشت من از داغ جانسوزت برادر جان شکست
چونکه کوشیدم که دربرگیرمت ممکن نشد
خواستم شاید ببندم چشمهایت را اخا
Comments »
No comments yet.. تا اکنون نظری یا پیشنهادی در نظر گرفته نشده .. لا توجد تعليقات أو آراء لحد الآن
RSS feed for comments on this post. | TrackBack URI