10/11/2010

ای عمو بر سر قاسم زوفا کن گذری

Category: قاسم — malilom @ 3:10 PM

ای عمو بر سر قاسم ز وفا کن گذری
تا بروی تو کنم دردم آخر نظری

با همه لطف که در حق یتیمان داری
ز چه از حال من زار نگیری خبری

تا بزانو بگذاری سرم از مهر دمی
تا بری از دلم ای سرور جانبخش غمی

خوش بود گر به سرم رنجه نمائی قدمی
تا به پای تو نهم از پی دیدار سری

جانم از تن به سوی خلد شتابی دارد
لب خشکم هوس جرعه ی آبی دارد

روی نعشم گذری کن که ثوابی دارد
پیشتر زآنکه زند طایر جان بال وپری

ای عمو جان ستم لشکر کفار ببین
بی معینم به کف فرقه ی اشرار ببین

تیغ بر کف به سرم قاتل خونخوار ببین
ناله ام بر دل این قوم ندارد اثری

مانده ام جان عمو در بر دشمن تنها
شده صد پاره ز شمشیر تنم سر تا پا

حیف باشد که ز عدوان کشد این جور وجفا
هرکه مانند تو دارد عم والا گهری

ای عمو داد اجل خرمن عمرم بر باد
نو عروسم چو نماید ز من غمگین یاد

گو دگر وعده ی دیدار به محشد افتاد
گشت قاسم به سوی گلشن جنب سپری

ای عمو خیمه زده چتر بلا بر سر من
توتیا شد ز سم اسب ستم پیکر من

نفسی شوز پی دادن جان یاور من
تا بروی تو کنم در دم آخر نظری

Comments »

No comments yet.. تا اکنون نظری یا پیشنهادی در نظر گرفته نشده .. لا توجد تعليقات أو آراء لحد الآن

RSS feed for comments on this post. | TrackBack URI

لطفا نظرات یا پیشنهادات خود را در ذیل بنویسید. وجهت دریافت پاسخ نام وایمیلتان را نیز ثبت نمائید / الرجاء كتابة آرائكم، تعليقاتكم أو اقتراحاتكم أدناه مع ذكر البريد الإلكتروني من أجل الاستجابة لكم / Please Leave a comment below