08/11/2010

اي علمدار حسين جانها فداي جان تو ، دست ما دامان تو

Category: عباس — malilom @ 6:32 PM

اي علمدار حسين جانها فداي جان تو ، دست ما دامان تو (2)

عاقبت جسم شريفت در ميان خون تپيد
گشته اي محروم از اين زندگاني نا اميد

قدّم از داغ تو اي سقّاي مظلومان خميد
وامصيبت از جفاي فرقه ي عدوان تو

عقل مات است از وفا وقوّت ايمان تو
دست مشتاقان تو بر دامن احسان تو

از کرم بردرد ما کي ميرسد درمان تو
چشم بر راه تو دارد خواهر نالان تو

گفت با عباس مولا داغت اندر دل نشست
يا اخا بر خيز وبنگر شيشه ي عمرم شکست

خيز وبر پا کن لوا ودشمنان را ده شکست
منتظر بنشسته اند اندر حرم طفلان تو

يا  اخا ده گوش وبشنو ناله هاي کودکان
خيز وتا آبي رساني بهر اين لب تشنگان

زانطرف بشنو تو جانا طعنه هاي کوفيان
جان ما قربان جان وحنجر عطشان تو

يا ابا الفضل اي علمدار رشيد ونامدار
ديده ي اهل حرم از داغ مرگت اشکبار

ميشوند بعدت اسير فرقه ي بيدادکار
در جنان بال وپرت داد از کرم يزدان تو

Comments »

No comments yet.. تا اکنون نظری یا پیشنهادی در نظر گرفته نشده .. لا توجد تعليقات أو آراء لحد الآن

RSS feed for comments on this post. | TrackBack URI

لطفا نظرات یا پیشنهادات خود را در ذیل بنویسید. وجهت دریافت پاسخ نام وایمیلتان را نیز ثبت نمائید / الرجاء كتابة آرائكم، تعليقاتكم أو اقتراحاتكم أدناه مع ذكر البريد الإلكتروني من أجل الاستجابة لكم / Please Leave a comment below